خانه
تماس
دکلمه
شعر
روز نوشت

 


نور
زندگی
زنده به گور
آزادی
شکست
شعر بی فعل
کتاب تازه ای باید
غریبان چمن
باران
بی خواب
تشنه سلام
جوی وجیحون
خاکستر
پیام
ساحل
تنهایی
نقاش
آشنا
ستاره
نیاز
برف عمر
مجنون
بی مرکب
بس کن
دعا
و هنوز
نوروز
راز غم
آرزو
افسانه
نجوا
همره
باغبان
باران خاطرات
غرق جا وید
نیاز
اذان عشق
راز
پند
قلم

 

 

 

 

 

 

" خاکستر "


سوزآتش از زبان سرد خاکستربجوی
راه و رسم این فلک ازدیده های تر بجوی

چون نشینی درکنارعاشقی گم کرده یار
حال ناکامان ازآن افسرده دل پیکربجوی

شه پران کی ارزش پروازمی دانندعزیز
قدرپروازاز زبان مرغ خونین پر بجوی

گرلب عاشق نخواهد شد قرین با لعل یار
طعم آن لب های سوزان ازلب ساغربجوی

یارمی دزدند منعم های شهرازهردیار
نورچشم عاشقان درخانه مهتربجوی

گرکه مستی، بی ریایی، عشق ورزی، کافریست
نورایزد درمیان سینه کافربجوی

زندگی را جستن راه حقیقت گفته اند
!با خرد تنها شود این مشکل آسان تر، بجوی